کلیسای ناجی در خون، یکی از محبوب ترین و پربازدیدترین جاذبه های شهر سن پترزبورگ است که درست در مرکز شهر قرار دارد. وقتی از دور به این کلیسا نزدیک می شوید، پیش از همه 5 گنبد متفاوت و رنگین و پیازی شکل جلب توجه می کنند و هر چه نزدیک تر می شوید جزییات و تزیینات بنا شما را مسحور خود خواهند کرد. در بیرون کلیسا تا جایی که دل تان می خواهد 5 گنبد و جزییات ساختمان را دید بزنید، چرا که به زودی و به محض ورود به کلیسا، با یکی از بزرگترین مجموعه های موزاییکی و نفیس قاره اروپا با وسعتی بیش از 7 هزار متر مربع رو به رو می شوید و دیگر بیرون کلیسا را فراموش خواهید کرد. اگر بخواهیم کلیسای ناجی در خون را فارغ از ظاهر جذاب و معماری خیره کننده اش بشناسیم، خوب است بدانید که شروع ساخت این کلیسا در اواخر قرن نوزدهم و در سال 1883 میلادی آغاز شد. در واقع همه چیز به دو سال قبل بر می گردد داستان از آن جا شروع شد که الکساندر دوم، تزار وقت روسیه درست در این نقطه مورد حمله دشمنان سیاسی خود قرار گرفت و به طرز کشنده ای مجروح شد. پس از آن بود که جانشین و پسر او، الکساندر سوم تصمیم گرفت کلیسایی به یاد پدرش بسازد و به این ترتیب ساخت کلیسای ناجی در خون کلید زده شد. حالا به سادگی می توان دریافت که چرا نام این کلیسای باشکوه را ناجی در خون گذاشته اند. کلیسای ناجی در خون سن پترزبورگ کلیسایی ارتدکس است که با نام های دیگری چون «کلیسای بر خون ریخته شده»، «معبد ناجی بر خون ریخته شده» و «کلیسای رستاخیر عیسی» نیز شناخته می شود و ساخت آن در مجموع 24 سال به طول انجامید.
تاریخچه و ساخت کلیسای ناجی در خون | سرآغاز کلیسا
در تاریخ 13 مارس سال 1881 میلادی، کالسکه تزار وقت روسیه، الکساندر دوم در حال عبور از کنار کانال گریبایدوف بود که به ناگاه نارنجکی در کنار کالسکه سلطنتی منفجر شد. این انفجار تنها باعث شد تا الکساندر دوم از دلیجان خود به بیرون پرتاب شود اما هیچ آسیبی نبیند.او که خشمگین از این واقعه بود، برخاست و با صدای بلند و تحکم آمیز مهاجمان را خطاب قرار داد و درست در همین وقت، یکی دیگر از مخالفان وی، نارنجک دیگری به سوی او پرتاب کرد که منجر به جراحات جدی در تزار روسیه شد. اطرافیان الکساندر دوم، او را که به شدت آسیب دیده و از خونریزی شدید رنج می برد به قصر زمستانه در سن پترزبورگ انتقال دادند و ساعاتی بعد شاهد فوت او بودند. مدتی پس از آن که الکساندر سوم به روی کار آمد و جای پدر خود بر تخت امپراتوری تکیه زد، تصمیم گرفت به یاد پدر از دست رفته اش، کلیسایی منحصر به فرد بسازد. چندی بعد تا حساب و کتاب و طراحی کلیسای مورد نظر انجام شود، مقبره ای موقت در محل حمله به تزار پیشین ایجاد کردند. احداث کلیسای مورد نظر در همان نقطه و در سال 1883 میلادی آغاز شد و ساخت آن در 1907 به پایان رسید. جالب است بدانید برای ساخت کلیسای ناجی در خون رقمی هنگفت برابر با 4500000 روبل روسیه (حدودا 400,000,000 تومان) در نظر گرفته شد و تامین هزینه های آن را خانواده سلطنتی به عهده گرفتند. البته در این میان کمک های خصوصی اشراف زادگان نیز بی تاثیر نبود.
یکی از نکات جالبی که درباره ساخت کلیسای ناجی در خون وجود دارد آن است که قرار بود کلیسا درست در محل حمله ساخته شود و بنابراین تصمیم بر آن شد که قدری عرض کانال گریبایدوف را در آن ناحیه کم کنند تا بتوان فضای بیشتری را به کلیسا اختصاص داد و محل حمله درست در بخش محراب قرار بگیرد. در ادامه نیز مقبره ای بسیار باشکوه و قیمتی برای الکساندر دوم ساخته شد که در انتهای کلیسا، بر بالای محراب قرار گرفت. این مقبره به شکل سیبوریوم، سازه ای سایبان دار و مکعب مستطیل شکل بوده که قسمت سایبان آن با چهار ستون نگه داشته می شود. مقبره تزار به سبب تزیینات مخصوص و رنگارنگش از سنگ ها، جلوه به خصوصی در میان کلیسا و در کنار سنگ فرش های عادی کف ساختمان داشت.
کلیسای ناجی در خون از دوران حکومت شوروی تا به حال
با انقلاب سال 1917 روسیه و فروپاشی حکومت تزاری این کشور، بسیاری از چیزها دستخوش تحول شدند که بسته شدن کلیساها تنها یکی از آن ها محسوب می شود. البته اوضاع برای کلیسای ناجی در خون قدری نا به هنجارتر بود، چرا که ابتدا مورد تعرض بسیار قرار گرفت؛ اموال و سنگ های نیمه قیمتی و قیمتی آن به تاراج رفتند و تزیینات داخلی آن به طرز ناخوشایندی نابود شدند. در نهایت دولت شوروی درهای این کلیسا را در سال 1932 به روی عموم بست. البته خالی ماندن کلیسای ناجی در خون در این دوره همیشگی نبود و در طی جنگ جهانی دوم مدتی مورد استفاده قرار گرفت، البته نه با کاربری کلیسا بلکه این سازه زیبا به محلی برای در آغوش گرفتن جان باختگان جنگ جهانی دوم و مردم فقیر بدل شد. در واقع داستان به زمانی بر می گردد که محاصره لنینگراد، طولانی ترین محاصره در طول تاریخ در سال 1941 میلادی توسط نیروهای آلمان نازی رقم زده شد. این محاصره که 872 روز ادامه داشت، کشته شدگان بسیاری برجا گذاشت و البته افراد بسیاری نیز از فرط گرسنگی و بیماری جان دادند. در این زمان بود که از کلیسای ناجی در خون برای نگهداری مردگان استفاده می کردند. کلیسای ناجی در خون، این شاهد با وقار و آرام، زخم های زیادی بر پیکر خود دید و آسیب های فراوانی را در این دوره متحمل شد. این روال پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز ادامه داشت و ساختمان کلیسا به انبار سبزیجات تبدیل شد. در همین دوران دیگر اثری از مقبره الکساندر دوم و سنگ های نیمه قیمتی اش باقی نمانده بود و پس از آن نام این کلیسا به کنایه در میان مردم به «ناجی بر روی سیب زمینی» معروف شد. تا سال های بعد، بی توجهی به کلیسای ناجی در خون ادامه داشت تا آن که در سال 1970 میلادی، مدیریت این ساختمان مذهبی به کلیسای جامع سنت ایزاک سپرده شد و به عنوان موزه مورد استفاده قرار گرفت. از آن پس، کلیسای ناجی در خون با حمایت این کلیسا و با عواید حاصل از آن مورد مرمت واقع شد. البته بازسازی این کلیسا روندی طبیعی را طی نکرد و این دوره آن قدر به طول انجامید که به سوژه ای برای شوخی و طنز ساکنان سن پترزبورگ بدل شد و مردم می گفتند بازسازی این کلیسای زیبا زمانی تمام می شود که رژیم شوروی سقوط کند. در نهایت پس از 27 سال، کلیسای ناجی در خون در سال 1997 میلادی بازگشایی شد و به زودی جنبه گردشگری پیدا کرد و به عنوان یکی از زیباترین دیدنی های شهر مورد توجه قرار گرفت. جالب آن که به نوعی شوخی مردم نیز درست درآمد و در سال 1991 میلادی که بازسازی کلیسای ناجی در خون به اتمام رسید، اتفاقات مهمی در کشور روی داد که در نهایت منجر به فروپاشی حکومت شوروی شد. با وجود بازسازی ها، امروزه اگر به سراغ کلیسای ناجی در خون بروید، هنوز هم می توانید آثار جنگ جهانی دوم را بر روی دیوارهایش پیدا کنید.
یکی از جدیدترین بازسازی هایی که در کلیسای ناجی در خون صورت گرفت، بر روی یکی از بخش ها به نام دروازه های مقدس (Holy Gates) بود. در سال 2005 کلیسای جامع سنت ایزاک سن پترزبورگ بر آن شد تا این دروازه ها را که در دوره حکومت سوسیالیستی شوروی به کلی از بین رفته بود، دوباره بسازد. به این منظور بر اساس عکس ها، تصاویر و گزارش های به جا مانده، دروازه های مقدس کلیسا با تمام جزییات و میناکاری ها، طراحی و ساخته شد. ساخت و طراحی این دروازه ها بر عهده هنرمندانی به نام وی جی نیکولاسکی (V. J. Nikolsky)، اس جی گوچیتوا (S. G. Kochetova) و هنرمند میناکار معروف سولومنیکووا (Solomnikova) قرار داشت. در نهایت پایان ساخت دروازه های مقدس در تاریخ 14 مارس 2012، روز سالگرد ترور الکساندر دوم، جشن گرفته شد. البته باید بدانید پیش از انقلاب سال 1917 هم کلیسای ناجی در خون هیچگاه محلی عمومی برای عبادت نبود و هیچ نوع مراسم مذهبی مانند غسل تعمید، عروسی، مراسم تشییع و ... در آن برگزار نمی شد و تنها برای برگزاری مراسم یادبود تزار کشته شده مورد استفاده قرار می گرفت. البته این مراسم به تنهایی حجم بالایی از عبادت کنندگان را به کلیسای ناجی در خون می کشاند. در حال حاضر کلیسای ناجی در خون کاربری موزه دارد و درهای آن به روی گردشگران تمام جهان باز است.